Thursday, June 24, 2010

دل نوشت

هنوز نرفته دلم براش تنگ شده.شاید اگه دوسش نداشتم .آیندش برام مهم نبود همه چیز الان یه جوره دیگه بود

Friday, May 21, 2010

کاش منم مثل همه دخترای 22 ساله بودم

Sunday, May 9, 2010

ازوقتی درد یبوست رو تحمل میکنم تازه خیلی از لغتها مثل یبس بودن برام یه رنگ و بوی دیگه به خودش گرفته

Monday, May 3, 2010

نه بابا غیب گفتی

این که بدبخت باشی یه مسأله هست.اینکه احساس بدبختی بکنی یه جیز دیگه


Monday, April 5, 2010

خسته ام/ به درازای بشریت
آرامش می جویم/ به شکوه باران

Wednesday, March 31, 2010

اینم از آزادی بیان

توی راه سینما انقدر صدای آهنگ زیاد بود که تمام حرفای خواننده بدجوری رفت توی مخم! توی سینما فقط صدای خنده بقیه رو میشنیدم.انگار فیلمش خنده دار بود! ولی من فقط داشتم زور میزدم که حفظیاتمو مرور کنم! صدای خنده نمیذاشت راحت تمرکز کنم.روی
یه تیکه گیر کرده بودم.جور در نمیامد با بقیه آهنگ! یه لحظه صدای خنده قطع شد.برگشتم به بغل دستیم گفتم: آهان! فهمیدم این بود
آزادی چرا بوی خون میده
صدای بابامو تونستم تشخیص بدم! داشت به مامانم میگفت: حیف پولی که خرجش میکنم! خانوم این هیچی نمیشه

Friday, March 26, 2010

ببین میگما !علی چپ اون طرفه

بعد از یکسال هنوز نفهمیدم این سران فتنه که میگن یعنی کی میتونه باشه این موقع شب